تنفس روحانی و تنفس روشن ضمیری

خوشا به احوال کسانیکه قدرت یافته اند که با استخوانهای خود تنفس کنند و از آن چنین مستفاد می شود که ما نه فقط بوسیله ریتین تنفس می نمائیم بلکه تنفس بطور محسوس و غیره بوسیله تمام سوراخ ها خلل و فرج موجوده در بدن حتی در استخوانهای ساق پا و غیره هم جریان دارد، پس ما باید بهمان وسایل و راه ها که رهروان این وادی رفته اند جوری خود را ریاضت داده و عادت کنیم که این قوه فاعله از بین تمام سلولها و منافذ استخوانهای بدن ما نیز سیر کند و کاملاً جریان یابد، ترتیبی که پیشوایان عالیقدر این سلسله در صدها قرن متوالی برای نمو و ظهور این قوه عظیم حیاتی با بذل جان کشف و مقرر داشته اند و از اینجا شروع می شود که در صورت صحت اجراء آن ما را بسر منزل مقصود می رساند و نه تنها خود را خواهیم شناخت بلکه مالک نفس و فرمانفرمای وجود خویش نیز خواهیم شد و دست افتادگان را هم توانیم گرفت.
پس باید توجه را کاملاً جمع نموده که با دقت و احتیاط کامل از این باب دانش و راه توفیق وصول به مؤثر وجود داخل مدینه حیات ابدی شد.
ما اول محلی را که برای استراحت بدن ما مناسب است و می توانیم بدون زحمت و احساس هیچگونه ناراحتی بدن را قرار دهیم انتخاب می نمائیم، سپس روی زمین دراز می کشیم و تمام اعضاء بدن را در نهایت سستی و رخوت افکنده و بعد از اطمینان کامل از سست نمودن تمام بدن شروع می کنیم به تنفس آرام و موزون به این طریق که اول کار شهیق را انجام می دهیم یعنی به آرامی ریتین را از هوا پر می کنیم و مدت آنهم باید معادل شمردن آن ده عدد موزون مانند ضربان و آهنگ قلب باشد پس از آن به همان نوع و با شمارش ۱۰ عدد موزون نفس را حبس کرده یعنی به اندازه شمردن ۱۰ عدد نفس را نگاه می داریم بعد از آن باز با شمارش ۱۰ عدد موزون عمل زفیر را انجام می دهیم یعنی بتدریج نفس را کاملاً از ریتین بیرون می نمائیم و این کار را به این روش مکرر انجام می دهیم تا اینکه احساس زحمت نشده باید ادامه دهیم وقتی که بدن با نفس ما خواست خسته شود و ملالتی حاصل نماید فوری این ورزش را ترک می کنیم.
نکته قابل توجه که اصل و ریشه مقصود این است که چون کار آغاز گردید ما باید با یک قوه و اراده شایان ملاحظه در موقع انجام کار بالا که قوه حیاتی و جوهر فاعله پرانا بوسیله دخول هوا در بدن ما سیر می نماید مخصوصاً سیر آن را با توجه و اراده کامل متوجه استخوان، ساقهای پا نمائیم و از آنجا در استخوانهای تمام بدن از جمجمه [کاسه سر] گرفته و استخوانهای ریزه روی پا و انگشت ها که آنرا (رسغ و سلامیات) نامند خارج نمائیم و پس از اینکه انجام آن با قوت اراده و توجه کامل و مخصوصاً مقرون به همان نیت که شد ما حس خواهیم نمود که ضربان شبیه بگوران الکتریسته در تمام استخوانهای بدن مستقر گشته و گردیده است و این امر آثار دیگری نیز دارد و محسوس ما نیز شبیه یعنی در اولین قدم اجراء تمرین بالا ما در بدن خود یک حالت قشعریره که عوام آنرا گزگزه گویند احساس می نمائیم خوابناکی-فرحناک و الهام آور و غیره نیز دارد (این را نیز ناگفته نباید گذارد که مبادرت به این تمرینات باید با نهایت حکمت و دقت هوشیارانه و بتدریج باشد) یکی از بزرگان یوگا موسوم به (راماچاراکا) در کتاب علم و تنفس خود-تنفس بزرگ روشن ضمیری را این طور شرح می دهد :
۱٫ باید روی زمین دراز کشیده و بدن را در حالت آرامش کلی و سستی و رخوتی که مطابق حد اعلای توانائی باشد قرار داد.
۲٫ موزون نفس بکشند تا توازن کامل برقرار گردد.
۳٫ عمل زفیروشهیق را مجزا یعنی ریتین را از هوا پر و آنرا با ملایمت خارج نماید و سیر قوه حیاتی را که بوسیله تنفس از استخوانهای ساق پا عبور می کند مجسماً بدان توجه و به همین روشها با قوت و اطمینان در خاطر خود مجسم کنیم که نفس را از استخوانها بیرون می نمائیم (همان گونه که ریتین هوا را گرفته و خارج می کنند در استخوانها نیز باید در هنگام تنفس هوا داخل و خارج شود، تفاوتی که دارد جریان تنفس و قوه فاعله که با هوا توأم است در استخوان های بدن باید با توجه و اراده و القاء به نفس انجام گیرد) پس از جریان تنفس در استخوانهای پا بطریق بالا در استخوانهای بازو و بعد در جمجمه (کاسه سر) سپس در معده پس از آن در آلات تناسل و توالد پس از آن همان جوری که نفس را در بالا و پایین بسیر و جریان است با توجه خاص و تجسم کامل آن را در ستون فقرات سیر داده و در پایان کار آن را از سوراخ ها و خلل و فرج پوست بدن خارج و داخل نمائیم، چون چنین شد تمام بدن از قوه حیاتی پرانا مملو و آلوده خواهد شد.
۴٫ تنفس موزون-جریان و سیر پرانا را در هفت مرکز عمده برقرار می دارد هر یک از این مراکز را یکان یکان تحت توجه و اراده قرار داده و به نفس خود القاء نموده و با اطمینان کامل این قوه حیاتی را در آنها سیر دهیم بطوریکه ضمن شرح تمرین بالا بدان اشارت و ذیلاً هم برای توجه کامل مجدداً تذکر می دهد که ترتیب سیر قوه فاعله را حیاتی دانسته و منظم به موقع اجرا بگذارند.
الف : سیر قوه در پیشانی
ب : قسمت عقب سر
ج : آخر مغز یا دماغ کوچک
د : لگن خاصره
هـ : در نقطه مقدس یعنی در آخر ستون فقرات و بالای لگن خاصره
و : در مرکز شکم
ز : در آلات تناسل
بعمل خاتمه یابد داد، بعلاوه تا ادامه تنفس تطهیری باید چند مرتبه قوه پرانا را از سر تا پا جریان دار این یک نصیحتی است که سلاک و عاملین به این تمرینات باید آنرا از نظر دقت دور ننمایند یعنی یا باید مباردت به این ورزش بکنند یا اینکه هفت مرکز شرح داده شده را کاملاً تحت نظر و مطالعه حتمی قرار دهند و بدانند که چگونه قوه را با نظم مخصوص بخود مرتباً بجریان اندازند و در هر صورت از اجراء این تمرینات ساده ناگزیر خواهند بود. یکی از مؤلفین بزرگ [-] مستر فلک در تألیف خویش در رساله تنفس در همین موضوع و راجع به تغییر شکل دادن یوگا می گوید.
وقتی که کار تنفس را انجام می دهیم حس می کنیم که بدن از قوه فاعله خود مملو شده و بناخن ها حتی به ریشه دندان ها نیز سرایت کرده است.
راجع به تنفس مقدسین با اشاره می گوید که آنها می توانند با پاشنه پای خود نفس بکشند! یک سوالی ممکن است در خاطر ما رسوخ نماید که چرا ده تنفس در یک دقیقه به اندازه یک تنفس عمیق که در ریه نگاه دارند تأثیر نخواهد داشت.
تنفس معمولی و کوتاه مکرر هم که بشود البته کافی است که مقدار اکسیژن لازمه را جذب نماید ما باید نزد خود فکر کنیم که چرا یک دستگاه بزرگ را با یک منافع مهم حیاتی بکار بیاندازیم.
بهر صورت تفاوت بزرگی نیز یک انبساط طولانی و فشار تدریجی موجود است مانند تفاوتی که بین ده موج کوتاه و مختصر و یک موج دراز و مفصل می باشد و همین اختلاف کافی است که یک چیز یا موجودی به چیزی با موجودی دیگر مبدل نماید که به هیچ وجه شباهتی ما بین آنها نباشد این دو موج هم در عمل و در اثر با هم تفاوت دارند هر کس به تنفس یوگا اقدام نماید درک خواهد نمود که این طرز تنفس با سایر انواع آن تفاوت کلی دارد.
در صورتیکه ما این قسم تنفس را به موقع اجرا بگذاریم و قوا را تمرکز دهیم این حالات چهارگانه بر ما کشف خواهد شد، اول بدن را عرق فرا خواهد گرفت، دوم حالتی بر ما رخ می دهد که مانند ماهی یا مرغی سرزنده به اطراف جست و خیز نمائیم در صورتیکه در موقع اجرا و تنفس چهارزانو قرار بگیرند پرش ها محسوس تر ظاهر خواهد شد، جست و خیز عبارت از سبک شدن جسم و بلند شدن بدون اراده انسان است. این نکته را توجه باید داشت که مقصود این نیست که اشخاص حرکت ارادی از جای خود دارند و اگر بعضی اوقات جست و خیز با نقل و انتقال جسمانی در بعضی دیده شده باشد بواسطه از بین رفتن تعادل جسم تشخیص داده اند یعنی چون تعادل جسمانی بر هم خورده شود این حرکات و جست خیزی شبیه به راه رفتن قورباغه در روی زمین ایجاد می شود برای اینکه وقتی تعادل که مقصود اصلی یوگی از تحمل این ریاضات آن باشد برقرار می شود انسان قادر می شود خود را در هوا نگاه دارد و پرواز کند دیگر این طرف و آن طرف افتادن یا جست و خیز ندارد.

ادامه بحث هماگونه که توتضیح داده شد در بحث تنفسً هم متذکر شدیم که تحمل ریاضت هندوان فقط برای نیل بدان است در اینجا نظر به اهمیت نامحدود موضوع باید قدری مشروح تر آن را بیان نمود و هم برای درک آن توجه کامل مبذول داشت بنابراین نتیجه تنفس یوگی و تحمل انواع ریاضت لازمه آن برای ایجاد تعادل و توازن است هر کس در حالت عادی و طبیعی یعنی در غیر موارد اقدام به تنفس ریاضات آن هر وقت و هر کجا تعادل خود را توانست حفظ کند فوری بر زمین نقش خواهد بست. بنابراین ما باید یک تعادل موزون و نیت عالی و مافوق عادتی که اصلاً منظور بر آن است بین خود و طبیعت برقرار نمائیم و چون تعادل واقعی که مطلوب است حاصل شد آن وقت ما را به یک ارتباط و انطباق یا یک نحوه سنخیت با محیط خود می نماید و نظر بر اینکه لفظ خاصی برای فهماندن این مفهوم نداریم می توانیم بگوئیم ما یک جهت اشتراک و اتحادی با محیط پیدا می کنیم که آن حالت سبب ظهور این کارهای شگفت انگیز می گردد و بدن حالت بالون گاز حاصل کرده بلند می شود وقتی که ما داخل موضوع (کند لینی) که هندو آنرا مار مقدس نامیده و چشمه سری آب حیات همان است می رسیم آن وقت معلوم خواهد شد که این جریانات دائمی قوه حیاتی چگونه ارتباط کامل با تنفس دارد.
مخصوصاً وقتی با آن مجاری و معابر و منافذ و لولهای در بدن بخصوص آن دو منفذ مرموز بینی و سوراخ اسرار انگیز و حیرت بخش ستون فقرات که مسیر جریانهای بهت آور قوه فعاله است آشنا شدیم بیشتر با ارتباط تنفس به این امور و عظمت آن پی برده درک خواهیم نمود که چرا اینقدر تأکید می شود که تنفس این جور باشد و ستون فقرات آن جور است و مستقیم نگاه داشته شود علاوه بر آن توجه دقیق تری به طرز اجراء تنفس برای ایجاد روشن ضمیری که آن را تحت مطالعه قرار دادیم بیش از پیش ما را به ارتباط تنفس با این امور حیرت بخش متوجه می دارد، هندوها برای تنفس روشن ضمیری یک طریقه ای دادند که آن را (تنفس روحانی) می نامند. طرز اجراء آن این است که در مراقبه فرو می روند مراقبه بر حسب مفهوم لغوی آن و بر طبق اصطلاح متداول بین اهل سلوک و متصوفه حالتی است از توجه که ما بین دو نفر باید واقع شود ولی اینجا مراقبه که هندو در آن مستغرق می شود ما بین خود و توجه شدید خویش است و مخصوصاً این مراقبه مقرون به توجه قوی و نافذ و نیت مطلوبست و بطوری باید متوجه گردد که کاملاً توجه او با لذت و اصلی است نه اینکه او توجه را خلق کرده و مورد مراقبه قرار داده این قسم مراقبه یک درک وجدانی و فکری روحانی است که منتهی بظهور استعداد علم لذتی و قوت و کمال آن گردد بعبارت دیگر مراقبه هندو یا در یک امر محسوس و معینی است با یک احساساتی که در حقایق و معنویات دارند نظیر مدرکات وجدانی و تصور ذات تنفس روحانی یا یک ریاضت است که با مراقبه لازم است یعنی مادامی که مبادرت به تنفس روحانی دارند باید ذهن خود را نیز از این مراقبات فارغ نگذارند این موضوع کاملاً تحت نظر دقت و تشریح قرار خواهد گرفت راجع به تنفس از این بیش صحبتی نمی داریم و درک حقیقت امر را موکول بکار خواننده می داریم.
همین قدر باید متوجه بود که اهمیت و تأثیر و نفوذ نامحدود و آرامش و سستی کامل بدن و نفس یا (ذهن) هر دو هنگام اجراء تنفس باید منظور نظر حتمی قرار داده شود زیرا اندک غفلتی ما را از نتیجه مطلوب فرسنگها دور خواهد داشت!
در پایان این فصل بی مناسب نیست که به ترجمه یکی از ترانهای نظمی و آغاز گوش که بطور اشاره قوت تأثیر و نفوذ تنفس را می رساند مباردت


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: 26 / 3 / 1389برچسب:,
ارسال توسط امین